دسته‌بندی: گفتگو با اساتید

نفوذ چپ در اقتصاد ایران! اقتصاد اسلامی نداریم! 

نفوذ چپ در اقتصاد ایران! اقتصاد اسلامی نداریم! 

نفوذ چپ در اقتصاد ایران! اقتصاد اسلامی نداریم! 
گزارش روزنامه کارگزاران سازندگی ایران از سخنرانی آیت‌الله سید مصطفی محقق‌داماد در همایش «بانکداری اسلامی» به انتقادات وی از تفکرات سوسیالیستی در ایران می‌پردازد. او با اشاره به تجربه ۴۵ ساله‌اش گفت که تفکرات چپ اقتصاد ایران را ویران کرده و علم را نه مسلمان و نه کافر دانست.
محقق‌داماد همچنین تأکید کرد که اقتصاد اسلامی به معنای واقعی وجود ندارد و آنچه در فقه داریم، حقوق بازرگانی است، نه اقتصاد. او به نفوذ افکار سوسیالیستی در انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت که این تفکر منجر به قطع وابستگی به نظام سرمایه‌داری و ملی شدن صنایع و بانک‌ها شد.
وی به تأثیر روشنفکرانی چون علی شریعتی و محمود طالقانی بر این افکار اشاره کرد و به نقد نظریه‌های وابستگی و سیاست‌های ضدامپریالیستی پرداخت که بر فضای فکری انقلابیون تأثیرگذار بود.

ادامه مطلب »
توزیع نخستین ثروت در اسلام

توزیع نخستین ثروت در اسلام

توزیع نخستین ثروت در اسلام
نظریه توزیع نخستین ثروت در اقتصاد اسلامی بیان می‌کند که ثروت‌های طبیعی در مالکیت خداوند و حکومت اسلامی هستند و مالکیت خصوصی ناشی از دو نوع کار اقتصادی، یعنی ایجاد ثروت جدید و بهره‌برداری از ثروت‌های طبیعی فاقد آمادگی است. حق اولویت در بهره‌برداری به کار اقتصادی وابسته است و مالکیت به وجود آمده با دو نوع محدودیت، یکی ناشی از خود قاعده مالکیت و دیگری از اختیارات حاکم اسلامی، همراه است. در نهایت، مالکیت به دست آمده ثابت و بادوام است و تا زمانی که دلیلی برای سلب آن وجود نداشته باشد، ادامه خواهد داشت.

ادامه مطلب »
استدلال بر ملکیت اعتباری خداوند

استدلال بر ملکیت اعتباری خداوند

استدلال بر ملکیت اعتباری خداوند
آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست:
مراد از ملکیت اعتباری ملکیت حقوقی، فقهی و ملکیت انسان‌ها بر اشیاء است. به نظر ما ملکیت اعتباری برای خداوند قابل تردید نیست. در مقام استدلال بر ملکیت اعتباری خداوند باید بگوییم مگر ملکیت اعتباری چیزی غیر از برخورداری، جواز تصرف و اولویت مالک بر دیگری است؟ به تعبیر دیگر ملکیت یک واجدیت است. ملکیت را در مقولات اعراض به جده می‌برند. برخورداری مقول به تشکیک است، ملک عین، ملک منفعت و ملک انتفاع گفته می‌شود. اگر کسی یک کالایی را بتواند بفروشد یا هدیه کند؛ در اینجا فرد عین شی را مالک است. در جایی که ملک را اجاره می‌دهند فرد مالک منفعت می‌شود. در برخی موارد از این هم ضعیف‌تر است. نه می‌تواند بفروشد و نه مالک منفعت است؛ اما مالک انتفاع است. در این صورت مالک بهره‌برداری است؛ مانند این که انگشتری را عاریه بگیرد. در این صورت فرد، مالک انتفاع و استفاده کردن از این انگشتر است. وقتی به هیئت می‌روید و به شما غذایی می‌دهند شما مالک غذا نیستید، مالک منفعت غذا هم نیستید؛ اما شما مالک انتفاع از آن هستید؛ لذا اگر غذا را از شما گرفتند طلبی نخواهید داشت.

ادامه مطلب »

پیمایش به بالا