دست دولت اسلامی در اجرای حق باز است
در همهی زمینهها و از جمله در زمینهی فعالیتهای اقتصادی دست دولت اسلامی و حاکم اسلامی باز است. البته حاکم اسلامی، یعنی امام و ولیفقیه که ایشان میتوانند اختیاری را که متعلق به ایشان هست، به قوهی مجریه یا به قوهی قضائیه یا به بقیهی عناصر و افرادی که در جامعهی اسلامی هستند، اعطا کنند و دولت اسلامی و دستگاه اجرائی اسلامی به اتکا اختیارات امام میتواند در جامعهی اسلامی اعمال قدرت بکند، جلوی ظلم را بگیرد، جلوی بغی را بگیرد که این ملاک نظام اسلامی است که میفرماید: «انّ الله یأمر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی»؛ خدای متعال فرمان میدهد نسبت به عدالت و نیکی کردن و کمک کردن به نزدیکان، «و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی»؛ از فحشا، از منکرات و از بغی نهی میکند. «بغی» یعنی همین ظلم کردن، تعدی کردن، از حقوق خود تجاوز کردن، طغیان کردن، اموال دیگران را به ناحق و ظلم
غصب کردن، به مردمی که به کار آنها محتاج هستند تعدی کردن، طبقهی مستمند و محروم و مستضعف جامعه را پایمال کردن. خب، امر خدا فقط امر زبانی نیست، نهی خدا فقط نهی ارشادی نیست. امر و نهی خدا یعنی قوام جامعهی اسلامی و نظام جامعهی اسلامی این است و این جز با اختیارات حکومت اسلامی و دستگاه اجرائی و دولت اسلامی امکانپذیر نیست.[1]
[1] . خطبه نماز جمعه: ۱۱/۱۰/۱۳۶۶